سروان نیروی هوایی ارتش بود و فعالیتش را در ارتش به حد اعلای خویش رسانده بود. فرماندهی پایگاه سوم شکاری همدان شده بود و در جایگاه فرماندهی همیشه در صحنهها حاضر بود و با نیروهای زیر دستش نیز به مهربانی رفتار میکرد و این اخلاق او با عث شده بود که او را دوست داشته باشند و به فرامینش گوش فرا دهند. ارتباطش با زیردستان اکثراً دلی بود و به همین خاطر در دل همهی نیروهای خودش جای باز کرده بود. او در پنجم مرداد ماه سال 1333 در شهرستان اراک و در خانوادهای مذهبی و منظم که به نظم و ترتیب و برنامهریزی در زندگی خیلی اهمیت میدادند، دیده به جهان هستی گشود و شاید انتخاب ارتش برای خدمت و کار و فعالیت علاقهاش به نظم خاصی بود که داشت. از همان ابتدای کودکی با نماز و قران و اهل بیت(?) آشنا شدو مادرش به احکام شرعی آشنا بود و او را نیز با این گونه احکام آشنا کرد.
رجبعلی دوران کودکیاش با شور و شوق و بازیهای کودکی سپری میشد و در همین سالها هم سعی داشت تا بیکار نباشد و کار کند. مدرسه را هم در یکی از دبستانهای اراک آغاز کرد و توانست با جدیت و تلاشی که داشت خوب درس بخواند و در این کار هم موفق بود. دورهی ابتدایی و راهنماییاش را که سپری کرد برای رفتن به دبیرستان آماده شد. تابستانها کار میکرد و سعی داشت تا در خرداد با نمرهی قبولی کارنامهاش را بگیرد تا تابستان را کار کند و خرج زندگیاش را خودش در بیاورد. دیپلم که گرفت به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد و این کار را دوست داشت. در سال 1359 ازدواج کرد و در هنگام شهادت دو فرزند داشت. مهربان و با محبت بود. صلهرحم را به جا میآورد. دلسوز و فداکار بود و قصد داشت در مرخصی مادر، همسر و فرزندش را به مشهد ببرد. در دوران دفاع مقدس فعالیت زیادی داشت تا سرانجام در روز ولادتش در بمباران هوایی پایگاه سوم شکاری همدان به شهادت رسید.